روزی هزار مرتبه بازنده میشوم
از بازی ظریف تو شرمنده میشوم
اینبار فرق میکند اما به شوق برد
آماده جدال درآینده میشوم
موعود می رسد تو سفیدی ومن سیاه
بر شاه بی شکست تو تازنده میشوم
یک لحظه میخروشم و زورم نمی رسد
با این خیال خام که کوبنده میشوم
باران کیش های تو آغاز می شود
چون مرغ پرشکسته ی سرکنده میشوم
یکجا تمام قدرتم از دست می رود
تا کیش آن وزیر برازنده میشوم
می تازد اسب سرکش عشقت به هر طرف
وقتی که محو آن رخ تابنده میشوم
بی هیچ قلعه های مرا فتح می کنی
در خانه ی سیاه پناهنده میشوم
حالا میان صفحه ی تاریک زندگی
از مهره های سوخته آکنده میشوم
من مات می شوم به همین سادگی وباز
روزی هزار مرتبه بازنده میشوم